سلام من دختری ۲۲ ساله هستم و دانشجوی رشته ی مهندسی.
از بعد از دانشگاه تا الان خواستگار داشتم و همچنین پیشنهادهای دوستی و خاطرخواه ولی از آنجایی که متاسفانه عقلم زودتر از دلم تصمیم میگیره ،تمام مورد ها رد شدند، هر کدام به دلیلی(شغل ، اخلاق، رابطه ی جنسی داشتن،خانواده ،قد ،ظاهر ، فرهنگ و محل زندگی و ….) چند مورد هم بودن که جزئی مشکل داشتن مثلا قد کوتاه یا تحصیلات پایین که با هیچ کدوم نمیتونستم کنار بیام و خودم قانع کنم….
خلاصه از نظر روح و روان به درجه ی ناامیدی رسیده بودم….. به معنای واقعی نابود شدم….
طی یک سری اتفاقات عاشق برادر زن عموم شدم…. ولی کاملا یکطرفه و اون فکر نکنم فهمیده باشه….بعد از مدتی از یکی از فامیل شنیدم که عاشق دختر عموش هست……
باور کنید اینقدر عذاب آور بود این حرف واسم که دیگه هیچ پسری توی چشمم نمیاد….هرکی بهم نزدیک میشه با حسین مقایسه اش میکنم و با حسرت عمیق توی دلم میسوزم…..
الان ترم ۷ هستم فکر اینکه آیا واقعا کسی بهتر از حسین پیدا میشه (همه ی معیار هامو داره…. خیلی دوسش دارم حتی ماه تولدمون توی طالع بینی بهم میخوره من اسفند و اون تیر ولی با دختر عموش زده بود بد، از نظر تحصیلات ، اخلاق ، ظاهر ، خانواده و…..)داره روانیم میکنه ….کلی هدف داشتم ارشد دانشگاه دولتی تهران قبول بشم ، شرکت بزنم و…. ولی الان وقتی به هدف هام فکر میکنم احساس تنهایی میکنم….
حتی گاهی ازفکر شنیدن خبر عروسیش با دخترعموش وحشت میکنم….ایمانمو از دست دادم ….همش میگم چرا خدا تقدیر این رابطه رو مشخص نمیکنه؟ یا چرا هیچ کسی وارد زندگیم نمیشه؟
خیلی حال به شدت بدی پیدا میکنم.لطفا کمکم کنید چطوری بیخیال باشم وفراموش کنم. این افکار و حسرت ها به شدت روی پیشرفتم تاثیر گذاشته ….
همش میگم چرا خدا منو نمیبینه ؟ بعد از این حرفم آنقدر وحشت میکنم و ناشکری و فکر های بد بعدش شروع میشه که خدا به خاطر این اعتراضم داشته هامو ازم بگیرد….
عاجزانه میخوام کمکم کنید چون حال روحم خیلی بد هست.
البته پشیمون نیستم که بهش گفتم چون حسرتش تو دلم میموند ولی از اینکه اینقدر محبت کردم به کسی که حتی حاضر نشد فرصت بده شاید خوشش بیاد پشیمونم…
لطفا راهنمایی کنید باید چکار کنم تا این پسره عاشقم بشه؟
من پسری ۱۸ ساله هستم پشت کنکوری ام چند ماهی میشه وابسته یه دختر بزرگتر از خودم شدم راستش چهار سال بزرگتر از منه و من خیلی دوسش دارم ولی اون دختر پاکیه عشق رو بروز نمیده بخدا نمیدونم چیکار کنم از طرفی کنکور دارم از طرفی همیشه توی فکرمه.احساسم هم از روی شهوت نیست واقعا عشقش توی قلبمه ولی شرایطم رو ملاحظه کردید تحت فشارم.لطفا به من ایمیل بزنید کمکم کنید تا حداقل تا تابستون فکرشو از سرم بیرون کنم مرسی
سلام
شما باید این را بپیذیرید که ایشان مورد مناسبی برای شما نیست و چنین ازدواجی حتی در صورت گرفتن موافقت طرف و خانواده ها ریسک بسیار بالایی دارد.
پیشنهاد می کنم با استفاده از راهکارهای فراموش کردن عشق بی سرانجام ایشان را از ذهن خود دور کرده و و در یک شرایط مناسب به فکر ازدواج با کسی باشید که آینده روشنی در انتظار شما باشد.
پیروز و سربلند
سلام
طبع همه انسان ها این است که خواسته هایی داشته باشند و این کاملا طبیعی است. شما به فردی علاقه مندید و دوست دارید مال شما شود؛ آن پسر به دختری علاقه مند است؛ فردی به یک ماشین خاص علاقه زیادی دارد و فردی هم پست و مقامی را می طلبد. منتها خداوند این دنیا را طوری طراحی کرده است که همه خواسته ها دست یافتنی نباشد تا افراد در این گیر و دار مورد امتحان الهی قرار گیرند. بعضی خواسته ها را خودش نامشروع خوانده و بعضی را هم بر اساس اسباب مادی دست یافتن به ان را سخت کرده.
در کنار همه اینها گنج و طلایی را در سوی نهاده و راه دست یافتن به آن را دل کندن از این خواسته ها قرار داده است و به انسان اراده داده تا هر کدام را که می خواهد با اختیار خود انتخاب کند.
اگر ما بتوانیم اینگونه نگاه خود را به زندگی تغییر دهیم فراموش کردن خواسته هایی که دست یافتنی نیست برایمان خیلی راحت خواهد شد. شما می دانید که این پسر مال شما نیست و اگر با آن فرد ازدواج هم نکند باز هم عشق و علاقه شما یکطرفه است. لذا چاره ای جز فراموش کردنش ندارید. برای این کار به این نکات نیز توجه کنید:
۱- از شیوه های پرت کردن حواس استفاده کنید. هر موقع فکر شما را به خود مشغول کرد سریع ذهن خود را به سمت دیگری هدایت کنید و با خود بگویید در مورد او بعدا فکر می کنم.
۲- وقت خود را تا می توانید پر کنید. هر چه مشغله شما بیشتر باشد راحت تر فراموشش خواهید کرد.
۳- هر روز ورزش کنید. ورزش علاوه بر اینکه اراده شما را برای انتخاب راه درست تقویت می کند، شادابی را به زندگی شما تزریق کرده و افکار مسموم را از شما دور می کند.
۴- شیطان همیشه در کمین است که به این وسوسه ها دامن زده و شما را منحرف کند. دائم از شر شیطان به خدا پناه برده و سوره ناس را زیاد بخوانید.
۵- به ازدواج از راه خواستگاری رسمی فکر کنید و به افرادی که برای دوستی به سمت شما می آیند توجهی نکنید. با خواستگار ها چند جلسه صحبت کنید و آنها را بسنجید. همین نشست و برخواست ها به به دل نشستن یکی از آنها می انجامد.
مطالب بخش فراموش کردن عشق بی سرانجام سایت را نیز مطالعه کنید.
پیروز و سربلند