خانه / آخرین سوالات کابران / مادرم از اینکه خالم بهمون دختر نده میترسه
خواستگاری فامیلی

مادرم از اینکه خالم بهمون دختر نده میترسه

سلام خدمت شما

سریع میرم سراغ اصل مطلب

من حدودا یکی دو سالی هست که دخترخاله ام رو زیرنظر گرفتم و بهش علاقه مند شدم.حال در این رابطه با مادرم هم صحبت کردم و حتی ایشان علاقه مند به این وصلت هستند.نکته ای که این وسط هست اینه که مادرم میگه باید خواهرش رفتارش به گونه ای باشه که ترغیب به خواستگاری وجود داشته باشه(البته من دلیلش رو میدونم و اون ترس مادرم از “نه” گفتن خواهرش به اون است)

البته به مادرم برای جلوگیری از این اتفاق گفتم که یکی از بستگان درجه را وارد این امرخیر میکنم

حال به نظر شما آیا این کار درسته یا خودم با خاله ام در اینباره صحبت کنم و اگه نظر شما مثبته چطوری ازش سوالو بپرسم؟

باتشکر

۳ دیدگاه

  1. کارشناس 1

    سلام

    نه بنده کارشناس سایت و خدمتگذار شما هستم.

    صحبت کردن با خود دختر هم گزینه خوبی نیست؛ چون هنوز هیچی معلوم نیست و هیچ ضمانتی برای ازدواج شما با ایشون وجود نداره. لذا اگه بخواید در این شرایط ایشون رو هم درگیر این احساسات کنین کار خیلی سخت میشه و به ایشون هم ضربه وارد می کنین. بعلاوه اینکه این پیشنهاد ممکنه منجر به رابطه بشه که در اون صورت احتمال مخالفت خانواده ها با این ازدواج خیلی بیشتر خواهد شد و …

    بنابراین بهترین کار همونیه که قبلا عرض کردم. شما به مادرت بگو که اقدام کنه و از ایشون خواستگاری کنه. شما قعلا اصل خواستگاری رفتن رو از اونها قبول کن. اگه رفتن و با جواب منفی مواجه شدن و گفتن ما دیگه نمی ریم و …، اون موقع از راه های دیگه برای راضی کردنشون برای اقدام دوباره استفاده کن. اگر هم احساس می کنید لحن مادرتون ممکنه مناسب نباشه و همین باعث جواب منفی بشه، قبلش با مادرتون صحبت کنید و سعی کنید کاری کنید که ایشون خودش رو جای خاله شما بذاره؛ مثلا بهش بگید اگه خاله واسه آبجی ما میومد خواستگاری، در چه شرایطی بهش جواب مثبت می دادین؟ و … . این باعث میشه که واقع بینانه تر عمل کنه.

  2. کارشناس 1

    سلام

    نه به نظر من شما باید نگاه مادرتون رو به این مسئله درست کنید و از طریق ایشون برای خواستگاری اقدام کنید؛ چون اقدام خودتون ممکنه مشکلاتی رو ایجاد کنه مثلا شما بری بگی و بعدا مادر یا پدرت مخالفت کنن یا اینکه اصلا خالت از این کار شما ناراحت بشه و همین دلیلی بر رد کردن شما بشه. از طرفی این هم اصلا جالب نیست که دختر یا خونوادش بخوان به یه شکلی تمایلشون رو برای ازدواج با یک پسر اعلام کنن و معمولا هم چنین اتفاقی نمیفته مگر اینکه طرف واقعا این مسئله براش مهم نباشه.

    برای همین بهترین راه اینه که شما با مادرتون صحبت کنید و بهش بگید که چنین انتظاری درست نیست؛ چون اگه مثلا یه زمانی خواهر من بخواد ازدواج کنه ما این کار رو نسبت به مثلا پسرخالش انجام میدیم؟!! قطعا این کار رو نمی کنیم. لذا نباید انتظار داشته باشیم که اونا این کار رو بکنن.

    ما میریم خواستگاری. حالا یا اونا جواب مثبت می دن و یا اینکه جوابشون منفیه. در صورتی هم که منفی بود ما تلاشمون رو برای جلب رضایتشون انجام میدیم و بقیش رو به خدا واگذار می کنیم.

    اگه گفت در صورتی که جوابشون منفی باشه واسه ما بد میشه بهش بگید نه اصلا اینطور نیست؛ چون اولا قرار نیست خواستگاری اولیه رو با داد و بیداد مطرح کنیم که همه متوجه بشن. بعلاوه اینکه بر فرض که جوابشون منفی باشه چیزی از ما کم نمیشه. اصلا فلسفه خواستگاری همینه که پسر بره خواستگاری و دختر و خونوادش انتخاب کنن. حالا یه موقع جواب مثبت میدن و یه موقع جواب منفی.

    با اینگونه صحبت ها کم کم می تونید خیال مادرتون رو راحت کنید. البته اینها صرفا یه پیشنهاده و قطعا خود شما با شناختی که از مادرتون دارین بهتر میدونید رگ خوابش چیه و طبق همون برای رضایتش تلاش کنید.

    پیروز و سربلند

    • تشکر از شما بابت تظرتون….منتها من یه سوالی داشتم
      … متاسفانه علیرغم تلاشهایی که کردم پدر و مادرم حرفهای غیرمعقولی در رابطه با خواستگاری می زنند.البته اینرو بگم که اونها صددرصد راضی هستن به این وصلت اما مثلا شرط گذاشته ،فقط یه بار بهشون میگم اگه من من کردن دیگه تمومه بیخیال قضیه بشم یا مثلا بره بگه ولی به خالم بگه که “من” چیزی نمیدونم.
      اینطور صحبت ها واقعا منو نامید کرده ازشون و احتمال اینکه تو پیشنهادی که میخواد بده مثلا به عنوان مثال بگه “رو به خالم بگه من میخوام برای پسرم زن بگیرم و چه بهتر که دختر تو رو پیشنهاد بدم بهش!!!!! ” ????
      بابا بخدا ماهم دل داریم…من نگفتم هرکسی رو میخوای برو خواستگاری منم بگم چشم همین خوبه…..
      من دخترخالم به دلم نشسته و واقعا بهش علاقه مند هستم و واضح بگم که اصلا گزینه ی دیگری ندارم که بخوام حالا دو دل
      باشم و این حرفا. و اگه این نشد بدو بدو بریم سراغ یکی دیگه…
      حالا تصمیمی که گرفتم اینه که میخوام با دخترخالم صحبت کنم (البته نمیدونم چه جوری بحث رو باز کنم) و بهش بگم که بهش علاقه مندم هستمو اگر راضی باشه به همراه خانوادم برای صحبت های اولیه بریم خواستگاریش.

      لطفا نظرتون رو بفرمایید
      باتشکر فراوان از شما
      منتظرم پاسختون هستم

      ضمنا یه سوال داشتم و اونم اینکه آیا شما واقعا مشاور هستید یا فقط یه خواننده سوالات که نظراتی به عنوان کامنت تایپ میکنید

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

bigtheme