سوال

سلام

من به یه نفر علاقه دارم و میخوام باهاش ازدواج کنم اما داداشم به خاطره ترک بودن طرف مقابلم با ازدواجم مخالفه. باهاش حرف زدم ولی اون انگار منطق رو نمیفهمه. خیلی عصبیم کرده. ادمی هم نیست که بگم برو پیش مشاور اونم بره. من واقعا نمیدونم چه کار کنم؟ اینقدر هست که میگه من وقتی ترک میبینم حالم بد میشه؛ تقصیر منم نیست کردن تو ذهنمون. میگه اینا میرسن به مغول‌ها. اخه اینقدر بچه گانه حرف میزنه. من باید چه کار کنم؟

جواب

سلام

ارزش انسانها به انسانیتشونه و ملاک خوش اومدن و بد اومدن هم باید همین باشه پس هرکس فضیلتهای انسانی رو بیشتر داره و اخلاق و اعمال و رفتارش بهتره، بیشتر باید مورد توجه و تحسین دیگران قرار بگیره در نتیجه انسان باید از کسی بیشتر خوشش بیاد که افکار و اخلاق و رفتار بهتری داشته باشه، دیگه فرق نمی‌کنه که چه رنگ پوست یا لهجه‌ای داشته باشه یا اهل جای خاصی باشه وگرنه کسی که به این مسائل اهمیت بده در حقیقت یک نوع نژاد پرسته یعنی به جای فضیلتهای انسانی فضیلتهای قومی و قبیله‌ای رو ملاک برتری می‌دونه و این طور انسانها چهره زشتی در جهان دارند

پس اینکه برادر شما می‌گه: من وقتی ترک می‌بینم حالم بد می‌شه، در حقیقت یک نوع نژاد پرستی است چون به جای دیدن فضائل انسانی طرف مقابل و اینکه ایا از نظر افکار و عقاید و اخلاق و رفتار مناسب شما هست یا نه، مثل نژاد پرستانی که فقط قوم و نژاد خودشون رو قبول دارن به صرف ترک بودن طرفتون اصلا به خصوصیات فکری اخلاقی رفتاریش نگاه نمی‌کنه و اونو به کل رد می‌کنه، در صورتی که اگر کسی با خود برادرتون چنین برخوردی بکنه به شدت ناراحت می‌شه مثلا اگر برادر شما بخواد در جایی کار کنه و صاحب کار به صرف اینکه اون فارسه و ترک نیست قبولش نکنه این کار او رو بی عدالتی می‌دونه یا اینکه اگر مجرده و بخواد ازدواج کنه مثل همین ایراد رو شما از طرفش بگیری و بهش بگی که من وقتی این دختر رو می‌بینم حالم بد می‌شه چون این دختر شبیه کسیه که من ازش متنفرم پس تو باهاش ازدواج نکن، دراین صورت به شدت شاکی می‌شه که این چه حرفیه می‌زنی؟ چون اولا مگر صرف شباهت دلیل می‌شه که اینم مثل اون فرد بد باشه و ثانیا: مگر تو می‌خوای باهاش زندگی کنی این منم که باید ازش خوشم بیاد که خوشم میاد

خلاصه اینکه: برادر شما کاری رو انجام می‌ده که اگر کسی مشابهش رو در حق خودش انجام بده به شدت شاکی می‌شه لذا لازمه شما در مرحله اول باهاش صحبت کنید و بهش بگید اولا این کار نژاد پرستی است و ثانیا اگر کسی با خودت چنین کاری بکنه به شدت شاکی می‌شی و بعد اضافه کنید: وقتی خودت تحمل شنیدن چنین مطلبی رو نداری چرا توقع داری من نه تنها تحملش کنم بلکه قبولش هم بکنم و طرفم رو رد کنم

اگر برادرت گفت اینا نسلشون به مغول می‌رسه بهش بگو اونی که بده اینه که ادم مثل مغولها رفتار کنه نه اینکه از نسل مغول باشه و این تو هستی که مثل مغولها نژاد پرستانه غیر خودت رو قلع و قمع می‌کنی

اگر برادرت ادامه داد که دست خودم نیست این جور توی ذهن ما کرده اند بهش بگو: وقتی می‌دونی که حساسیتت بی جا است و داشتن یک لهجه خاص دلیل بد یا خوب بودن کسی نیست به جای اینکه به این احساسات نادرست تن بدی و از من بخوای یه مورد خوب رو رد کنم، سعی کن با خودت مبارزه کنی و بر این حس غلط غلبه کنی

بعد از این صحبتها برای اینکه حساسیتش کم بشه خصوصیات مثبت طرف رو بهش بگو و ازش بخواه که با خودشم بیشتر صحبت کنه تا اشنایی با او شناخت نقاط مثبتش سبب کم شدن حساسیتش بشه

اگر علی رغم این صحبتها بازم مخالفت کرد بهش بگو: اگرم راضی نشی من ازدواج می‌کنم چون رضایت برادر شرط ازدواج نیست اگر راضی شد که هیچ اگر نشد از پدر مادر بخواه که راضیش کنند یا بهش بگن دخالت نکنه و بدون رضایتش ازدواج کن

موفق باشید