سوال:
سلام
من دختری ۲۱ساله هستم مدت ۴ سال با پسری دوستم البته نه دوستیهای معمول ایشون در حال حاضر موقعیت ازدواج دارن و مدتیه منو خیلی تحت فشار قرار میدن که با خانوادش بیان خواستگاری ومن برای بار چندم به روزهای دیگه موکولش کردم و هربار زیرش میزنم خوب دلیل دارم به نظرم من صلاحیت ازدواج ندارم به دلایل زیر:
۱) من آدمی فوق العاده عصبی، ضعیف و زور گویی هستم وقتی عصبانی میشم دیگه حال خودمو نمیدونم با صدای بلند داد و فریاد میکنم هر چی دم دستم باشه پرت میکنم تا حد خودزنی پیش میرم واقعادست خودم نیست از کارم خیلی پشیمون میشم من آدم ضعیفی هستم که تحمل کوچکترین مشکلی رو ندارم و ترجیح میدم به جای حل مشکل شروع به گریه کنم حرفی خلاف میلم بشنوم گریه کنم گریه کار آدمهای ضعیفه بگم سر کوچکترین چیزها مثلا دیر جواب دادن ایشون من حرصم میگیره میخوام دعوا کنم، زور گو هستم باید شوهر آینده من تا حدودی کوتاه بیاد چون واقعا نمیتونم باید حرف حرف من باشه
۲) من آدم یه دندهای هستم میترسم بعد ازدواج سر یه دعوای کوچیک یه دفعه برگردم بهش بگم طلاقم بده البته در عرض ۵دقیقه از حرفم پشیمون میشم همیشه بعد دعوا بهش گفتم ازت متنفرم تهدیدش کردم به جدایی ولی باور نکرده چون از این چرت وپرتها زیاد میگم اون سکوتو ترجیح داده وبعد دعوا دیگه ازش خبری نیست باید کلی معذرت و منت کشی… که واقعا اعصابم خورد میشه
۳) ایشون موقع دعوا ترجیح میدن سکوت کنن یا باهام خداحافظی کنن تا بعد عصبانیت که من سکوتشو دلیل بر ارزش قائل نشدن به خودم میدونم
۳) مشکل بعدی که ایشون وقتی سوءتفاهمی پیش میاد یا ازم چیزی میشنوه ترجیح میده به خودم نگه وتو دلش نگه داره و در این صورت رابطمون خیلی سرد میشه ویا وقتی من میخوام در مورد سو تفاهمی باهاش حرف بزنم ترجیح میده حرف نزنه و بحثو عوض کنه
۴) نمی دونم بنده خدا تواین چند سال چطور تحملم کرده راستی میگن من خیلی خوش قیافهام میترسم بعد ازدواج براش عادی بشم وبا این اخلاق گندم طلاقم بده اینم بگم آدم ضعیفی نیست که زیر بار هر خواسته من بره فقط اخلاقش آرومه به نظرتون اجازه بدم بیان؟آیا ما میتونیم باهم زندگی کنیم؟ایا راهی هست من خودمو تغییر بدم؟
جواب:
سلام
نسبت به این حالت شما عرض میکنم که صرف نظر از ازدواج با این خواستگار، در اولین فرصت باید به روان شناس مراجعه کنید تا درمان بشید بخاطر اینکه اگر به همین صورت بمونید با هرکس که ازدواج کنید ممکنه در زندگی مشترک به مشکل بخورید
در مورد خواستگار شما هم عرض میکنم اینکه ایشون شما رو به همین صورتی که هستید قبول کرده خیلی نقطه مثبته و سکوتش هم در برابر عصبانیت شما نه تنها نشونه ارزش قائل نشدن برای شما نیست بلکه کاملا کار درستیه همچنین اینکه در مورد سو تفاهم سکوت میکنه شاید بخاطر اینه که از عصبانیت شما میترسه و اینم با توجه به شرایط شما شاید بهترین عکس العمل باشه که اگر شما بهتر بشید این رفتارش هم تغییر خواهد کرد پس رفتار و برخورد الانش کاملا مناسبه منتها مهم اینه که بتونه بعد ازدواج به همین صورت ادامه بده و مثل الان با شما کنار بیاد
کنار اومدنش در اینده با شما به این بستگی داره که الان بخاطر عشق، با اخلاق بد شما کنار نیومده باشه یعنی طوری نباشه که الان بهش سخت بگذره اما بخاطر عشق، شما رو تحمل کنه پس اگر بخاطر اینکه اخلاق ارومی داره و حال شما رو درک میکنه، رفتار شما براش قابل تحمل باشه و در برخورد با شما سختی نکشه، در این صورت میشه امیدوار باشید که بعد ازدواج که رابطه شما محکمتر میشه رفتار شما براش قابل تحملتر بشه
البته اگر شما بعض تناسبهای فکری اعتقادی اخلاقی رفتاری رو نداشته باشید، بعد ازدواج عشقش به شما کم رنگ میشه و بد خلقی شما بر اختلاف فیما بین خواهد افزود
پس اگر تناسبهای لازمه رو دارید و مطمئن هستید رفتار شما بخاطر اخلاق ارومش براش قابل تحمله و این طور نیست که بخاطر عشق شما رو به سختی تحمل کنه، ازدواجتون مانعی نداره منتها شما باید نهایت سعی خود رو انجام بدید که تدریجا از عصبانیت خود کم کنید تا زمینه ایجاد مشکل در زندگیتون از بین بره.
موفق باشید