مای مشاور مشاوره ازدواج|مشاوره خانواده|همسریابی|مای مشاور|mymoshaver|آموزش مهارت های زندگی|شبکه ملی ازدواج|مشاوره اسلامی|مشاور من
سلام دختری ۱۹ ساله هستم .سه ساله ک با پسری ۲۱ساله دوست هستم . ایشون اول عاشق من شدن و از همون ابتدا هم قصدشون ازدواج بود . ایشون ب خاطر من خیلی از رفتارهای اشتباه گذشتش رو کلا کنار گذاشت و حدودا یک سال طول کشید ک من هم به او دل ببندم. من الان خیلی ایشون رو دوس دارم و اوهم منو خیلی دوست داره و ازین قضیه من مطمعنم.چون اگه علاقه ای قدی وحود نداشت با اینکه هر دو طرف پیشنهاد های بهتری داشتیم به عشقمون وفادار نمیموندیم. ایشون از من چند باری درخواست رابطه ی جنسی کردن اما وقتی با مخالفت من روبرو شدن منصرف شد از خواستش. همه چی خوب بود تا اینکه من یه مسعله از گذشته مو ک ایشون از من پرسیده بودن ولی من پنهان کرده بودمو بهش گفتم . خیلی دلشکسته شد و من درکش میکردم چون اگه من خودم هم جای او بودم همین حس رو پیدا میکردم . بعد ازین قضیه اختلاف بین ما کمی بوجود اومد. البته این دعوا ها و قهر ها باعث نشد ک ما بخوایم ک رابطمونو باهم تموم کنیم . اما خب دعوا ی زیاد خسته کننده میشه و دل خصوصا دختر رو میشکنه. الان بعد از همه ی مشکلاتی ک داشتیم تصمیم گرفتیم یا باهم ادامه بدیم و یا کلا فراموش کنیم . و شرطی ک او برای ادامه رابطه گذاشته اینه ک میگه تو باید با من رابطه برقرار کنی و بعد از این من میشم همون مردی ک تو میخوای. اخلاقم خوب میشه حسم برمیگرده و … میگه من بعد از اون پنهان کاری هیچ انگیزه ای ندارم برای زندگی و اینده .و این درخواست من ب این دلیله ک نمیخواد عشقمون خراب بشه و میگه ب محض اینکه اگه رابطه صورت گرفت تا شیش ماه بعدش ب خواستگاری من میاد.یعنی ادمی نیست ک فقط از روی نیاز و شهوت بخواد با من رابطه برقرار کنه. و میگه من خودم خواهر دارم ناموس دارم و نامرد نیستم ک بخوام تورو خراب کنم.
( اینکه تا حالا هم نتونسته بیاد خواستگاری ک ما ب این مشکل ها خوردیم بخاطر مساعل مالی بوده. ااان چند وقتی هست ک میره سرکار و تا حدودا همون شیش ماهی ک خودش میگه و کمک های پدر مادرش میتونه شرایط یه زندگی رو فراهم کنه)
و اینکه میگه نن اصلا مجبورت نمیکنم ب این کار و تو ازادی ک هر انتخابی ک میخوای بکنی. مثله سری های قبل اجباری وجود نداره . اما اگه بپذیری من برای عشقمون خودمو به اب و اتیش میزنم . و این مورد هم بگم ک خانواده ی اون در جریان رابطه ما هستن . خانواده من از جمله پدرم میدونه ک ی فرد خاصی قراره ب خاستگاریم بیاد اما از دوستی ما اطلاعی نداره . اما مادرم در جریان هستن.
الان من دچار یه سر درگمی خیلی بزرگی هستم . واقعا نمیدونم چیکار کنم . دل کندن از او برام عذاب اوره و ضربه ای ک از این بخورم برام خیلی سنگین خواهد بود چون واقعا دوستش دارم . از طرفی نمیخوام گناه کنم.. اما مگه ازدواج چیزی جز رابطه ی عاشقانه و متعهد یک زن و مرد هست؟؟
بعد اینکه من یه احساسی بهم میگه ک اون فقط میخواد منو امتحان کنه ک بخاطرش از این مسعله ( برقراری رابطه جنسی) که میدونه بینهایت برای من مهمه و حدوده یکسال برای این امر مقاومت کردم . و خیلی جاها حتی منو تحسین کرده برای این مقاومتم ،میگذرم یا نه.. و قبول میکنم حرفشو و بهش اعتماد میکنم یا ن..
این رو هم بگم ک ااشون فقط قصدش رابطه ی جنسی با من نیست چون خیلی وقتها و خیلی موقعیت ها رو داشته اما ن منو مجبور ب این کار کرده و ن خودش خطایی کرده ..
عشقه ما از نظر تعهد و وفا داری دو طرف و برنامه هایی ک برای ایندمون داریم قشنگه .. من نمیخوام از دستش بدم .. و ب شدت سر در گم هستم.. من دلم نمیخواد گناه کنم اما دلم نمیخواد ک وقتی تماما قلبم برای یک نفر میزنه اونو از زندگیم حذف کنم و حتی با کسه دیگه ازدواج کنم..از من بر نمیاد..
من فرصت کمی دارم .. لطفا مشاور حان منو به بهترین صورت راهنمایی کنید.. من خیلی برای شنیدن جواب شما عجله دارم . چون باید ب زودی جواب خواستشو بدم.. لطفا خ زود جوابم رو بدین ..ممنون .
حدود یک ماهی هست ک با ی پسر آشناشدم ک خیلی ادعای عاشق و علاقه میکنه و واقعا اینو توی رفتاراس و بیرون رفتنا دیدم.ولی همیشه از موضوعات جنسی حرف میزنه و عکس میخواد ازم و رابطه.من هربار باهاش بحث میکنم و اون قبول میکنه ولی باز این بحثو پیش میکشه.البته من عکس فرستادم براش ک خودمم خیلی پشیمونم ازین بابت.از اولم بحثش ازدواج بوده .ولی با اینجور پیشنهاداتش خیلی میترسم ک منو برا همین روابط بخواد.درصورتیکه میگف من تگه رابطه میخواستم تیلی راحت میرفتم سراغ کسی که برطرفش کنه نه تو..میترسم ازینکه منو وادار کنه با تهدید کردن از روی عکسام یا هر شیوه دیگه ای..حال ندارم اصلا.اگه لطف کنین راهنمایی کنین منو.مون توی خیلی زمینه ها توافق داریم و مشکلمون سر همین بحثه.
نمیدونم واقعا باید چیکار کنم میشه راهنماییم کنید
برادر بزرگترش که از آنها جداست مخالف ازدواج ماست بخاطر سن کم مان
دوستانم میگویند برادرش را بهانه کرده و دروغ میگوید و من نیز سردرگم شده ام اما دوستش دارم و نمیتوانم رهایش کنم
سلام
برای امتحان کردن ایشون کافیه یه مدت رابطه رو قطع کنید و بهش بگید اگه واقعا من رو می خوای باید رسما اقدام کنی. اون موقع متوجه نیت اصلی ایشون خواهید شد
اگه می خواید راه حل پیشنهادی جواب بده باید رابطه رو قطع کنید. کم محلی هم که شما گفتید باید در حد قطع رابطه باشه. لذا بیرون رفتن هم مخل این قضیه است.
با عرض معذرت به دلیل غیر مرتبط بودن سوال شما با سوال کاربر Pari N، اگر خواستار پاسخگویی بیشتر هستید از طریق بخش ارسال سوال اقدام نمایید.
با تشکر
سلام
می تونید از کم محلی هم استفاده کنید ولی کوتاه و اگه جواب نداد رابطه رو قطع کنید. بهترین کار ممکنه همینی هست که عرض کردم. تحت هیچ شرایطی نباید رابطه شما به این شکل ادامه پیدا کنه؛ چون قطعا این کار به صلاح شما نیست.
سلام
اینکه از اول به شما گفته ما برای تنهایی با هم هستیم تا حدودی آب پاکی رو روی دست شما ریخته که فکر ازدواج رو نکن. با این حال به نظرم تنها راهی که میشه ایشون رو به سمت ازدواج کشوند اینه که بهش بگید این ارتباط درست نیست و من از این کار پشیمون شدم؛ چون هیچ آینده ای جز اینکه به زندگی آینده هر دوی ما ضربه می زنه نداره. بهتره رابطه رو قطع کنیم و دیگه ادامه ندیم. اگه ایشون حتی مقدار کمی به شما علاقه مند شده باشه، با قطع ارتباط تمایلش نسبت به شما بیشتر خواهد شد و اگه قصدش رو داشته باشه برای ازدواج با شما اقدام خواهد کرد. البته شرطش اینه که مقاوت شما پایدار باشه و با چرب زبونی ایشون دوباره به رابطه برنگردین. بعد که اومد سمت شما و قول ازدواج داد هم نباید به رابطه ادامه بدین؛ بلکه بهش یه فرصت بدین که رسما اقدام کنه. اگه هیچ کاری نکرد بدونید که ایشون صرفا قصد سوء استفاده از شما رو داره و هیچ تمایلی به ازدواج با شما نداره
سلام
خواهش می کنم. انجام وظیفه است
انشاءالله خوشبخت و عاقبت بخیر بشید
محتاجیم به دعا
سلام
اینکه به مشکلات رابطه اشاره کردم به این خاطر نبود که بگم ایشون نامرده یا هر چیز دیگه. مواردی که خدمتتون عرض کردم عوارض طبیعیه این مسئله است. اینکه این ازدواج سر بگیره یا نه در خیلی از مواقع دست شما یا ایشون نیست. بعلاوه اینکه هر چه ایشون بیشتر خوب باشه، احتمال عدم ازدواج با شما بعد از رابطه جنسی هم بیشتر میشه! چون برای فردی که خوب نیست فرقی نمی کنه که همسرش تن به رابطه جنسی داده یا نداده. از همه اینها گذشته به نظرم توی این مسئله کمی به حرف ما اعتماد کنید و نخواید که من ریز مسائل رو توضیح بدم. یه چیزهایی هست که نه قابلیت گفتن داره و نه اینکه شما با شرایطی که دارید می تونید درک کنید. نگاه ما به شما مثل کسیه که لبه پرتگاه است. کار ما نجات شماست و اگه شما دائم مقاومت کنید و توضیح بخواید که چرا مثلا باید اینجوری نجات پیدا کنم یا … شاید دیر بشه و اتفاقی که نباید بیوفته بیوفته.
در مورد اینکه گفتم در رابطتتون تجدید نظر کنید هم کاملا همین مسئله صادقه. کلیت قضیه اینه که ازدواج از راه دوستی و اساسا ارتباط قبل از ازدواج مشکل سازه. لذا تا میشه باید ازش فرار کرد. الان که شما درگیرش شدین نباید فکر کنین که دارین راه درستی رو می رین. شما الان تو جاده خاکی هستین. این جاده ممکنه شما رو به مقصد برسونه و ممکن هم هست نرسونه. تازه اگه برسونه هم با سختی های زیادی همراه خواهد بود چون جاده فرعیه. حتی وقتی به مقصد هم می رسین به خاطر عبور از این جاده خاکی یه سری عوارض اجتناب ناپذیر گریبان گیر شما خواهد بود.
لذا اگه می خواین به مشکل نخورین، این اشتباه رو جبران کنین. راه جبرانش هم اینه که هر چه زودتر تکلیفش رو مشخص کنین. اگه ایشون قصد ازدواج با شما رو داره اقدام کنه. اینکه شرایط مالی فراهم نیست هم توجیه قابل قبولی نیست. اقدام برای ازدواج نیاز به شرایط مالی ایده آل نداره. این ۶ ماه رو میشه تو عقد بود یا حداقل نامزد بود نه اینکه در دوران بلاتکلیفی دوستی که هزار و یک مشکل داره سپری بشه و …
نکته دیگه اینکه تحت هیچ شرایطی سرنوشت خودتون رو به ازدواج با ایشون گره نزنین. می دونم که درک این حرف من با شرایطی که دارین شاید سخت باشه اما واقعیته. به همون اندازه که احتمال ازدواج هست، به همون اندازه و حتی شاید بیشتر، احتمال اینکه این رابطه به ازدواج ختم نشه هم وجود داره. لذا از همین الان آمادگی این مسئله رو داشته باشین. اگه از لحاظ فکری خودتون رو آماده کنین اگه با اون شرایط مواجه شدین کمتر ضربه می خورین و راحت تر می تونین باهاش کنار بیاین. اما اگه غیر از این باشه شاید اون موقع دیگه به این راحتی به زندگی عادی بر نگردین و این یعنی تلف کردن خودتون.
سلام مجدد. از راهنمایی هاتون واقعا ممنون بله من گفتم که این در خواستشو رد میکنم و به هیچ عنوان قبول نمیکنم . خوشحالم که با سایت شما اشنا شدم و ممنون از پاسخ گویی تون. من تا حدودی درک میکنم حرفایی که شما گفتین رو .. و از خدامیخوام توی راهی که پیش گرفتم کمکم کنه.. و لطفا برام دعا کنین..
سلام
اینکه ایشون از این درخواست چه قصدی داره خیلی مهم نیست. مهم اینه که شما باید ببینید تن دادن به چنین رابطه ای چه عواقبی داره و بعد تصمیم بگیرین. اون تجربه ای که ما داریم و اون چیزی که خدای ما بهمون میگه و مطمئن هستیم که هیچ وقت حرف اشتباه نمی زنه اینه که این رابطه نه تنها فایده ای برای شما نداره؛ بلکه به مراتب مشکلات شما رو بیشتر می کنه که من به بخشی از اونها اشاره می کنم:
۱- ایستادن در مقابل خدا با انجام گناهی که شاید هیچ وقت بخشیده نشه. در یک کلام یعنی از دست دادن آخرت و خریدن چهنم ابدی در مقابل دنیایی که بیش از ۴۰-۵۰ سال نیست.
۲- از دست دادن اعتماد طرف مقابل. همونطور که خودتون گفتین ایشون قبلا به خاطر مقاومتی که داشتین شما رو تحسین کرده. قطعا اگه این مقاومت بشکنه اون تحسین هم تبدیل به مزمت و سرزنش و نهایتا بی اعتمادی میشه. شاید ایشون به خاطر عطشی که الان داره به این مسئله فکر نکنه ولی مطمئن باشین بعد از اینکه نیازش رفع شد و شاید هم بعد از ازدواج با خودش خواهد گفت دختری که تن به رابطه با من داده چطور می تونه قابل اعتماد باشه و با فرد دیگه ای رابطه برقرار نکنه؟
۳- به همون اندازه که احتمال ازدواج با ایشون هست، احتمال اینکه این رابطه به هر دلیلی به ازدواج ختم نشه (مثل مخالفت خانواده یا پشیمون شدن طرف یا منفی بودن آزمایش یا …) هم وجود داره. اگه کار به اینجا برسه اون وقت چطور می تونید خودتون رو ببخشین و گذشته رو جبران کنین؟
۴- اگه این رابطه لو برده و دیگران متوجه بشن چی می خواید جوابشون رو بدین؟
۵- اگه یک درصد ایشون بعد از مدتی به هر دلیلی به به جای عشق، از شما تنفر پیدا کرد و نه تنها با شما ازدواج نکرد، بلکه آبروی شما رو برد می خواید چیکار کنید؟
۶- تازه از همه اینها بگذریم حتی در صورت ازدواج هم باز مشکلات رابطه جنسی قبل از ازدواج درست از سر شما بر نخواهد داشت که دیگه از تشریح اون خودداری می کنم.
اشتباه بودن این کار کاملا واضحه و از هر کسی هم می پرسیدین همین جواب رو می داد. حتی از گفته های خودتون هم معلومه که این مسئله رو می دونید و هیچ وقت تصمیم به چنین کاری نمی گرفتید؛ ولی من خواستم کمی آینده رو برای شما ترسیم کنم تا بتونید روی تصمیمی که می گیرید محکم تر باشید. از طرفی بی منطق بودن دلیلی هم که ایشون آورده روشنه. اصلا چه ارتباطی بین رابطه جنسی و گذشتن از اشتباه گذشته شما وجود داره؟! معلومه که این دوخواست فقط به خاطر اینه که ایشون نمی تونه با هوا و هوس خودش مقابله کنه و عطش رابطه جنسی و وسوسه های شیطون ایشون رو مجبور به زدن چنین حرف هایی می کنه. اینکه ایشون قبلا می تونسته و این کار رو نکرده دلیل بر این نمیشه که الان از این کار قصد خوبی داره. مگه میشه از مشروب انتظاری جز مستی داشت؟ رابطه نامشروع هم همینه و هیچ وقت نمیشه با نیت خیرخواهانه جمعش کرد.
از هیچ چیزی نترسید. اگه ایشون به شما علاقه داشته باشه، مقاومت شما نه تنها ایشون رو از شما دور نمی کنه؛ بلکه تصمیم ایشون مبنی بر ازدواج با شما رو مستحکم تر می کنه؛ چنانچه تن دادن به رابطه جنسی هم نه تنها احتمال ازدواج ایشون با شما رو بیشتر نمی کنه؛ بلکه اگه یک مقدار هم تصمیم به ازدواج با شما داشته باشه، با این رابطه همون احتمال هم تضعیف میشه؛ چون علاوه بر بی اعتمادی و …؛ انگیزه ارتباط جنسی که خودش یکی از مشوق ها برای ازدواجه رو از ایشون می گیره؛ چون به خواستش رسیده و دیگه انگیزش کم میشه.
نکته آخر اینکه از نظر ما اصل رابطه شما با ایشون هم اصلا به صلاح نیست و اگه می خواید از خسارت های ناشی اون در آینده جلوگیری کنید باید در موردش تجدید نظر کنید که لازمه در یک فرصت دیگه در موردش صحبت بشه.
پیروز و سربلند
سلام مجدد.من از راهنمای هاتون خیلی ممنونم . بله خودم هم فکر میکنم که اشتباهه من اونقدری بزرگ نبوده ک بکارت من تاوانش باشه . و بعلاوه اگه منو برای این مسعله ترک کنه خب قطعا علاقش کم شده نسبت به من .
اما این رو هم دوست دارم بدونین ک این فرد به نظر من از تظر مردونگی با همه ی مرد هایی ک میشناسم متفاوته یعنی ادمی نیست که نامرد باشه و قصدش خراب کردن من باشه و اگه اون رابطه صورت بگیره من رو ول کنه . اینو مطمعنم . اما خب ریسک بزرگیه و باعث میشه ک قلبش از من دور تر بشه با پذیرش این مسعله . من میدونم ک اگه منو دوست داشته باشه هیچ جوره ترکم نمیکنه . به علاوه خودش هم میدونه ک من توی این رابطه در طی این سه سال خوب بودم . فک میکنم ک چیزی براش کم نذاشتم . البته او هم در مقابل همین قدر خوب بوده و اشتباه نکرده توی رابطمون .. اما باز هم ادامه این رابطه رو به خدا میسپارم ..
فقط سواله دیگه ک از شما دارم اینه ک چرا میگین در مورد رابطم با ایشون در اینده تجدید نظر کنم؟ شما چه مشکلی رو احساس کردین ؟ ممنون میشم ک اگه جواب رو زود تر بگین واقعا احتیاج ب کمکتون دارم . و فردا اخرین روزیه ک وقت پاسخ دادن دارم . ممنون