سوال:
سلام
من دختر جوان مجردی هستم خدا را شکر شرایطم برای ازدواج خوب است ولی مدتیه ترس عجیبی همراهم شده. از وقتی که بعضی از این سریالها و یا در آشنایان دیدم و حتی در این سایت و جاهای دیگه سرگذشتها را خوندم این ترس چندین برابر شده. برخی زنها که توی زندگی شخصیشون مشکل داشتند مثلا هنوز نتونسته ازدواج موفق داشته باشه و داره سنش میره بالا یا به هر دلیلی بیوه شدن، با دیدن خوشبختی یک دختر دیگه میخوان تلافی کنند و وقتی زندگی خودشونو تباه شده میبینند زندگی اونارو هم نمیتونند ببینند و با نشستن زیر پای شوهرش و با گفتن حرفهایی، میخوان دلشو بدست میارند و بعد یه مدتی هم به قول معروف میشه «نو که اومد به بازار کهنه میشه دل آزار»! همچنین در ادامه بازم حرفایی زیر گوش مرده میخونند که اون دخترو از چشم مرده بندازن و بره اون دختر بیچاره را طلاق بده و خودشون ۲ نفری ادامه بدن ٬ حالا اون دخترم که به جمع مطلقههای زخم خورده اضافه میشه… میدونم که بقیه شو بهتر میدونید که بعدش زندگی برای اون دختر چی میشه. من واقعا در این مورد نگرانم مثلا حتی اگه خواستگارم قیافه معمولی داشته باشه در این زمینه اینو یک پوئن میدونم چون توجه دخترای مجرد و زنان مطلقه رو کمتر جلب میکنه! نمیدونم با این ترسم چه کنم؟
جواب:
سلام
من نمیگم غیر ممکنه که زن بیوهای به زنهای متاهل حسودیش بشه و نتونه خوشبختی اونا رو ببینه و صرفا بخاطر این مساله بره دل شوهرشون رو بدزده، اما فکر میکنم اگرم چنین زنی هم باشه واقعا خیلی کمه که اصلا خطر به حساب نمیاد، من نمیخوام بگم زنهای بیوه در بعض مواقع سعی در جذب مردان متاهل ندارند بلکه اینو میخوام بگم که علتش در بیشتر اوقات حسادت به خوشبختی زنهای متاهل نیست و اگر استنادهای شما به فیلمها و سریالها است در این مورد باید عرض کنم: متاسفانه بعضی فیلمها به جای اینکه واقعیات رو نشون بدن موارد نادر رو جوری جلوه میدن که شایع به نظر میاد، بخاطر اینکه اونی که به عنوان واقعیت در جامعه میبینیم غیر از اونیه که در فیلمها نشون میدن، واقعیت اینه که زنهای بیوه هم مثل زنهای شوهر دار احساس نیاز عاطفی و جنسی دارن و بلکه احساس نیازشون از دختران هم بیشتره بخاطر اینکه دختران مزه رابطه عاطفی و جنسی همسرانه رو نچشیده اند اما زنان بیوه این رابطه لذت بخش رو تجربه کرده اند و لذا بعد بیوه گی بسیار بیشتر از یک دختر اذیت میشن
واقعیت بعدی هم اینه که علی رغم اینکه نیاز زنان بیوه بیشتر از دخترانه، جامعه ما ازدواج رو حق دختران میدونه اما برای زنهای بیوه حقی جهت ازدواج قائل نیست و حتی در مواردی به صراحت اونا رو به تجرد تا اخر عمر توصیه میکنند
علاوه بر این مطلب، از یه طرف دید زنهای متاهل به این زنها بسیار بده و از طرف دیگه بعض مردای متاهل هم به اونا به چشم شریک جنسی نگاه میکنند که میشه ازشون به وسیله صیغه یا رابطه جنسی حروم استفاده کرد.
شما خودتون بگید کسی که نیازش به ازدواج حتی از یک دختر شدیدتره و همچنین بخاطر تجردش عمده زنهای متاهل بهش چپ چپ نگاه میکنند و بعضی مردای متاهل هم طمع سوء استفاده از اونا رو دارن، به نظر شما این چنین زنی میبایست چه دیدی به زنهایی که این طور نگاه بهشون دارن داشته باشه؟
شاید در جواب بگید خب منم همینو گفتم، این زنها به هر دلیل در صدد انتقام برمیان و شوهرای زنهای متاهل رو میدزدند در جواب عرض میکنم: کسی که احساس میکنه دیگران حقی رو که برای خودشون قائلند، همون حق رو ناجوانمردانه برای او به رسمیت نمیشناسن، قاعدتا باید در صدد تلافی بربیاد اما اونی که در جامعه در معمول زنهای بیوه مشاهده میشه غیر از اینه؛ چون میبینیم که اکثرشون نه تنها سراغ مردها نمیرن بلکه حتی وقتی مرد متاهلی بهشون پیشنهاد ازدواج میده بیشتر از خودشون فکر خونواده اون مرد هستند که لطمه خواهد خورد مگر اینکه مطمئن بشن که چنین اتفاقی نمیفته، علتش هم اینه که خود اونا در زمان تاهل مخالف چند همسری بوده اند و لذا پذیرش ازدواج با فرد متاهل خلاف اعتقاد زمان تاهل خودشونه، خصوصا اگر این ازدواج به زندگی اول هم لطمه بزنه پس زنهای بیوه نه تنها قصد انتقام و شوهر دزدی ندارند بلکه اگر مرد متاهلی بهشون پیشنهاد ازدواج بده در مرحله اول دلشون به حال زن و بچه اون مرد میسوزه. بنابر این مهمترین شرط اونا اینه که زندگی اول خراب نشه نه اینکه اونا این کار رو میکنند که زندگی اول رو خراب کنند.
پس عمده زنان بیوه کشور ما نه تنها شوهر دزد نیستند بلکه با نجابت تموم علی رغم نامهربونیهای زنهای متاهل و نگاههای بد مردان متاهل، نه تنها در فکر انتقام نیستند بلکه حتی دلشون هم به حال زندگی زنهای متاهل میسوزه و به این راحتی تن به ازدواج با مرد متاهل نمیدن وگرنه تا بحال ما صدها هزار بیوه در کشور نداشتیم.
علاوه بر اینکه اگر قرار باشه زنهای بیوه رو مقصر بدونیم باید دخترای سن بالا رو هم مقصر بدونیم که وقت ازدواجشون گذشته و خواستگار هم ندارن و ممکنه سراغ مردای متاهل برن و دلشون رو بدزدند و موجب خراب شدن زندگی زن اول بشن.
از اینجا معلوم میشه که مشکل خیانت مردای متاهل به زنهای بیوه برنمی گرده. اگرم برگرده بسیار کمه و مشکل اصلی مال مردای متاهلیه که سر و گوششون میجنبه و سراغ غیر همسر میرن و با زنها و دخترهای متعدد رابطه برقرار میکنند و در نتیجه یا زندگی اول رو خراب میکنند یا اینکه از همسر جدا میشن و با دومی ازدواج میکنند.
پس دختری مثل شما برای اینکه زندگی پایداری در اینده داشته باشه به جای گیر دادن به بیوهها باید سعی کنه زمینه خیانت همسر ایندهاش رو از بین ببره چون اگر همسرش مشکلی نداشته باشه حتی اگر زنی هم بخواد اونو به سمت خودش بکشه ازش دوری خواهد کرد و نخواهد گذاشت که بهش نزدیک بشه تا چه رسد به اینکه قاپش رو بدزده.
برای مطالعه روش های جلوگیری از خیانت همسر در زندگی زناشویی اینجا کلیک کنید.
من هم بعد هفت سال زندگی مشترک با وجود ی دختر ۴ساله،با تنوع طلبی همسرم متاسفانه زندگیم متزلزل شد مقصر رو زنان بیوه و یا مطلقه نمیدونم،مقصر مردانی هستن که با وجودتعهد ب زندگی مشترک تنوع طلبی خودشون رو عملی میکنن،و توجیه شون هم اینه ک همسرشون کوتاهی کردن در زندگی،یه خانم تا وقتی از همسرش محبت و عاطفه رو ببینه هیچ وقت کوتاهی نمی کنه تو زندگیش،خانومی ک بی تفاوت میشه حتما یه ریشه و علت داره آقایون بجای حلش صورت مساله رو حل میکنن،همسر من هم بخاطر همین موضوع کم کاری های سالهای اول زندگیمون رو بعد هفت سال تازه ب یادش افتاده و همینو علت خیانت،بد اخلاقی ، بددهنی و دمدمی مزاجیش الانش میدونه .
خودمان باشیم،اگر من یک زن یا یک مرد “نسبتا”ایده آل،”نسبتا”جذاب. “نسبتا”رضایت بخش وخوشایند(نه مطلقا وکاملا آرمانی که آن شدنی نیست ) برای شوهرم یا همسرم باشم،هم خودم وهم شریک جنسی وعاطفی ام را دربرابر تهدیدها ووسوسه های بیرونی،بیمه کرده ام و بعضی توهمات کاذب،دیگر ذهن وفکر واحساس مرا تهدید نخواهندکرد.