باسلام. دختری هستم ۲۰ساله دانشجو و مجرد.اخیرا با پسری ۲۵ساله اشنا شدم که خیلی براش احترام قائلم. ینی اولین پسری هست که من از اون اول رابطه دوستی رو باهاش خواستم چون از نظر من کاملا ایده ال است.هم از نظر تحصیلی و خونواده و ظاهری و اخلاقی.من بعد از یک سال و نیم تنهایی عاطفی اون رو انتخاب کردم و ۲ماه برای اشنایی با هم حرف زدیم و بعد بهم پیشنهاد دوستی داد.هم شهری هستیم اما هر ۲دانشجوی یک شهر دیگه ایم و ماهی ی بار حداقل همو میبینیم.
من در گذشته دوستی هایی داشتم اما رابطه جنسی نداشتم اما اون داشت.با همه ی دوس دخترهایی ک داشت.و همه اون ها باکره نبودن.اون واقعیت رو راجع به گذشته اش به من گفت.و من هم گفتم که از نظر من ایرادی نداره و من به گذشته فکر نمیکنم.مهم حال است.
اما جدیدا رابطه ما سرد شده…حس میکنم بخاطر برقرار نکردن رابطه جنسیه.از طرفی هم وقتی باهاش درموردش حرف میزنم میگه من نمیخوام تورو تو شرایطش قرار بدم و تجربه اولت باشم.و از طرفی هم اگه تو شرایطش قرار بگیرم باید تا اخرش برم اما چون تو باکره ای و قبلا هیچی رو تجربه نکردی نمیدونی که من چی میگمو اگه هم تا اخرش نرم اذیت میشم پس حرفی که میزنم منطقیه پس بهتره کلا تو شرایطش قرار نگیریم .
من دوس نداشتم اینو بشنوم چون که همین حرفش رابطه رو سرد کرده.من دلم نمیخواست راجع به اون موضوع فکر کنم.چون دوست دارم حتی وقتی که دستش رو هم میگیرم از رو احساس باشه نه فکر قبلی.
من خودم نمیتونم یه رابطه سرد رو تحمل کنم یه رابطه ای که توش هیچ انرژی ای نیست…و الان رابطه ما تو اون مرحله هست.
اون اوایل بهم گفته بود که تو پاک ترین ادمی هستی که تو زندگیمه.و من حتی اجازه دست زدن به خودم رو نمیدم.اما الان حس میکنم از این موضوع ناراحته.چند بار بهش گفتم من نمیخوام اذیت شی اگه بخوای جدا میشیم اما گفت نه.اون تاحالا یه رابطه اینجوری رو تجربه نکرده.از طرفی دوسش دارم….چه جوری بهش کمک کنم؟؟؟لطفا راهنماییم کنین.تو پیام اخرم بهش گفتم چند وقت تنها باش وقتی اومدی یا پر انرژی پیشم بمون یا اینکه با احترام جدا شیم….یک روز گذشته و جواب اونو نداده….و من منتظر جوابشم….
و در حال حاضر اون شرایط ازدواج رو نداره.و کلا از اون اول حرفی راجع به ازدواج با هم نزدیم.و قرار بود ک فعلا دوست بمونیم تا ببینیم چی پیش میاد.
- من واقعا دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم…چ جوری این رابطه رو نگه دارم که ن اون اسیب ببینه نه من و یه رابطه دوستی رو چه جوری اینده دار کنم که به ازدواج کشیده بشه؟؟
حله؟؟؟
برو خداتو شکر کن گیره آدمه بزن دررو نیفتادی وگرنع الآن معلوم نبود چ بلایی سرت میومد اگرم سرد شده واسه این بوده ک اول رابطه فک میکرده توعم مثل بقیه کسایی براش میشی ک باهاشون بوده یع مدت با همین ازت استفاده میکنع به تفاهم نرسیدین خدافظ واسه همینم داستانه رابطه های قبلیشو واست تعریف کرده بوده کع تعریف کردنش دو وجه داره اگ قبله اینکه بدونه باکره ای واست تعریف کرده واسه این بوده که هم پای رابطه جنسی رو وسط بکشه هم بهت یه جور بفهمونه اگرم باهات رابطع برقرار کردم فک نکن میخوامت و اینهمه هم بودن که جدا شدیم الکی دل نبند از توعم احتمال جدو شدنم هس حتی بعد رابطه ولی اگه بعده اینکه فهمیده باکره ای تعریف کرده باشه نخواسته خرابت کنه و داستانو تعریف کرده به عنوان یه خدافظیه بی حاشیه که توعم آویزون تر از این حرفا بودی مث که😅🤦🏽♂️ واقعا فهمیدنش کاره سختی نیست نمیدونم چرا دنباله زیر بغله مار میگردیناما سوالم : من یه پسر ۱۶ ساله هستم و تا حالا سر جمع نزدیک ۱۰ ساعت با سه تار پسر رابطه جنسی برقرار کردم.
اما اونا جواب کارمو نمیدن.حالا می خوام با دختر عموم که همسن هست ارتباط برقرار کنم اما من تقریبا خجالتی ام و نمیدونم به یه دختر ۱۶ ساله چطوری باید بگم و شروع کنم.
من به خودم قول دادم اگه تا آخر امسال موفق به مطرح کردن از راه درست بشم یهو برم خونشون و دل رو به دریا بزنم و برم سراغش.
می خواستم راهنماییم کنید که چطوری بهش بگم و خواستم رو طرح کنم؟؟؟
لطفا نصیحت نکنید و فقط جوابمو بدید.ممنون.
اولا:چرا این قدر غلط افتضاح املایی تو نوشته افراد اینجا وجود داره؟واقعا نتونستم تحمل بکنم و این نکته رو ذکر نکنم!
ثانیا:این یک نکته مسلم و آشکار هست که مردها هدف اصلیشون از رابطه با جنس مخالف، رابطه جنسی هستش و زن ها رابطه احساسی و عاشقانه.(البته زن ها بعد جنسی و مردها بعد احساسی هم دارند و البته مقدار این هم در افراد متفاوت هست ولی) به هرحال هدف اصلی همونی هست که ذکر شد.
نمی توان انتظار داشت که مرد قصد احساسی واقعا داشته باشه!(این هم ریشه در ذات و فطرت اون ها داره.اصلا اگر این قصد جنسی نباشد بعید است که مرد رابطه ای با زن برقرار بکند)
پس چرا من اینجوری نیستم؟؟؟ ولی این که باعث بشه ازدواجی سورت نگیره شاید برایه اینه که میفهمیم اون دختر منو واسه خدم نخواسته یا این که خدش سرد شده او این ماییم که ترک کرده میشیم
اصلا قبول نکن همش دروغه
من دختری هستم ۲۰ ساله و سه ماه هست که با پسری دوست شدم ۲۱ ساله
این پسر الان نزدیکترین ادم به منه، همه جوره کنارمه و همش حواسش بهم هست
من رو به خواهرشم معرفی کرده و ترسی نداره از این که خانوادش بدونن، مدام حرف ازدواج رومیزنه و منو اماده میکنه واسه زندگیاینده با خودش ، از همه لحاظ عالیه و پیشمه
ما زیاد همو نمیبینیم ، من شرایطش رو ندارم که هر موقع بتونم برم بیرون ، فقط مسئله ای که ذهنمو درگیر کرده اینه که ما چند بار با هم خوابیدیم ، اما من باکره هستم و به اون صورت نبوده ، اون بهم میگه من هر بار کنارتم، هر بار بهت نزدیک تر میشم بیشتر عاشقت میشم و همه اینکارا رو از ته دل و با تموم وجودم میکنم، اگه ۱٪ حس کنی هوسه دیگه نمیکنم
گفتم اگه دیگه نخوام رابطه تمومه؟ گفت تموم که نه ، شاید یکم تاثیر بذاره اما تمومش که نمیکنه
اگه من همش کنارت بودم و هر روز میدیدمت واسه جسمت میخواستمت ، اما من همه جوره میخوامت و این حرفا
میشه راهنماییم کنین؟ واقعا عاشقمه یا این کبام خوابیده یعنی از اینده باهاش نا امید شم؟
سلام خسته نباشین میخواستم کمکم کنین من نزدیک به ۱ ساله با کسی دوست شدم خودم ۲۰ و کسی که باهاش در ارتباطم۳۰ سالشه و ایشون فهمیدن من دختر عمه یکی از دوستاشون دوران سربازیشون هستم که پسرداییم باشه بیشتر ترغیب شدن واسه اشنایی .. فقط رابطه ی فیزیکی بوده اونم فقط یبار بوس و بغل و نه رابطه ی جنسی چون منو شناخته میدونه چجور دُختریم.و هیچ اجباری واسه رابطه ی فیزیکی هم نبوده خودم میگن چیزی رو اسون قبول نکنین اگر هم کردین منت نزارین
جدیدا رفتاراش سرد شده میگه بخاطر تیکه و کنایهامه و بچه بازی درمیارم و احساساتیم ازش پرسیدم دوسم داری گفت ما دوست هم نیستیم مگه؟
دوستی ینی دوست داشتن دیگه?? ازش خواستم اگه دوست نداره این ارتباط دوستی شکل بگیره بهم بگه و منو اذیتم نکنه و بهم بگه برم و تمام ولی بهم چیزی گفت که نمیدونم باید چیکار کنم برم یا بمونم پرسیدم من ازت سوالایی پرسیدم از روی بی تجربگیم ،چون رفتاراتو درک نمیکردم ،خواستم خودت کمکم کنی راجبه هرچیزی ،راجبه اینکه نمیخوای این ارتباط دوستی شکل بگیره بهم بگی ،شمایی که با تجربه هستی و بزرگتر از من واقعیتو بگی که اگه قرار بر تموم شدن بود همچی تموم بشه، پاک کنیم همدیگرو چه تو مجازی چه تو واقعیت اما هربارشم جوری حرف زدی که اره ما دوستیم و گفتی دنبال بهونه برای بحث و جدل نباشم هیچ موقع .اخه چه دوستی ایه نه زنگی نه پیامی رابطه ی دوستی مثله بازیه گردو شکستم میمونه که بگی گردو طرفت بگه شکستم ..صادق نیستی اگر هم هستی حرفات اصلا با رفتارات یکی نیست زمین تا اسمون فرق میکنه ،نمونه همین دیر جواب دادنه پیامام .اگر این بهونه هات واسه غیبتات این بود که بهتر بتونی ارتباط های دیگتو رو ادامه بدی خوب ادامه بده ؟ خوب باش با هرکسی دوست داری من نمیگم چرا هرگز ، ولی نه تا زمانیکه من و تو باهم دوستیم و منو تو باور غلطم رها کردی و ادامه میدی این باورو در من وخودت تماشا میکنی وبهم میخندی اصلا خوشم نمیاد کسی بهم بخنده ..چرا داری همچیو عادی جلوه میدی چرا واقعیتو نمیگی و منو گیجم کردی واقعا داری منو بی ارزش میکنی اگه اینطوریه که من میگم چرا نمیگی مهسا دختر خوب بهتره از هم خدافظی کنیم نمیخوام اذیت بشی. انتظار داشتم پخته تر عمل کنی ..تمام چیزی بود که صادقانه گفتم که باید میگفتم چون رفتاراتو نمیفهمم واقعا
تا بگی اگه میخوای برم بگو؟همین
اون گفت مهسا
دختر خوب
ما دوستیم
قبلا گفتم
الانم میگم.
اما دوست بودن حتما دلیل بر به نتیجه رسیدن نیست.
زمانی که خاص بشه حق داری گله کنی.
اما قبلا هم گفتم که فعلا فقط دوستیم.
تو این شرایط نباید سطح انتظارتو بالا ببری که بهت بر بخوره.
شدیدا حساسی و فوق العاده منفی باف.
چه لزومی داره فکر کنی وقتی نیستم حتما با کسی دیگه هستم یا اینکه دارم بهت میخندم؟
متاسفانه فکرت خیلی خرابه مهسا.
اولین بارتم نیست.
نمیدونم منظورش چیه خُب دوستیم ما دیگه نتیجه چیه خاص شدن چیه؟ ازش پرسیدم همینارو ولی گفت هر روز باید بحث باشه مهسا؟کمکم کنید ممنون میشم واقعا??♥️
حداقل نصف دخترای این کشور مسائلو با هم قاطی میکنن . نمیتونن هم عاشق باشن هم سرد مزاج نباشن . فکر میکنن اگه رابطه ی جنسی داشته باشن دیگه پاک نیستن و خرابن . یا پسرا فکر میکنن دختری که رابطه ی جنسی نداره باهاشون پاکه . اینا همش مزخرفه و اصلا ملاک درستی نیست. .پسرا از بس نه شنیدن روی اوردن به حیله و نیرنگ جهت راضی کردن دختر که هر جوری شده حال کنن . پسرا هم رفتار درستی ندارن . ولی به نظرم رابطه ای که دو طرف عاشق هم باشن . رابطه ی جنسی توش هست . و ربطی به این نداره که اگه رابطه ی جنسی نباشه عاشقن . این خزئبلات رو از سرتون بیرون کنید . اما برای کشور ما دیگه کاری نمیشه کرد . ما محکوم به عقب مونده بودنیم توی همه چیز . ما فقط باید خوشی های دیگرانو نگاه کنیم و سختی ها رو تحمل کنیم تا بریم بهشت :)))
خاک تو سر دختران این سرزمین که ۳۵سال ادم مجرد مثل منو از رابطه محروم میکنن و بجاش میرن با مردان متاهل دوست میشن
سلام دوستان بنده مشاور خانواده وازدواجم جهت ارتباط بامن به این آیدی درتلگرام پیام بدین@samantana
من یه دختری با ۲۱سال اما تجربه زیادی دارم
و با جنس مخالف خیلی دوست شدم اما کنترل شده و شاید فقط دستم بهش خورده همین
اما الان دوساله که عاشق همکارم شدم و ۲ساله باهم دوستیم و همش یا دعوا داشتیم یا قهر ولی بودیم پسره ۲۷سالشه اما رابطه جنسی داشته با چند دختر اما من حتی تو بغل پسریم نبودم
۱سال اول واقعا وابستش بودم حتی وقتی میرفت مسافرت گریه میکردم
الان نه زیاد ولی عاشقشم میگه من هیچوقت ازدواج نمیکنم اما میخوام همیشه پیشم بمونی یعنی فقط دوستی و وقتیم جدا میشم دوباره میاد باهام حرف میزنه خر میشم برمیگردم
و چند بار تو بغلش بودم و گاهی اوقات میرفتم پیشش
حالا شما بگید من چجوری باهاش قطع ارتباط کنم که اصلا نتونم برگردم به این رابطه؟؟؟چون قصدش ازدواج نیست
سلام احساس میکنم همه تون مذهبی وسنتی هسیتین و الان هیچ کس این جوری که شما فکر میکنید نیست من متولد ۷۰ هستم و نسل به نسل همه چی عوض میشه و ما هم باید تغیر کنیم چون عقب میفتیمدوست داشتن و خاستن از نسلی به نسل دیگه عوض نمیشه نسلهای قبلتر فقط تجربه بیشتری دارن و باید از اون استفاده کرد و اینها راههایی برای پیشگیری از آسیب دیدن دخترهاست حالا میتونی امتحان کنی و چند سال بعد توی همین زمینه نظر بدی مطمینم که نظر فعلی را نخواهی داشت
یعنی اینکه بعد از منم قراره کسی تو زندگیت بیاد . پسری که عاشقته با خونوادش میاد جلو و بخاطر رابطه جنسی سرد نمیشه.
به این کار میگن باج گیری عاطفی یعنی تو رو وابسته میکنه و تو از ترس اینکه مبادا از دستش بدی به هر کاری تن میدی.
اما ارزش خودتو حفظ کن . الانم که میگه گاهی حرف بزنیم دنبال زاپاس میگرده واسه تنهاییش . سفت سر موضع خودت وایسا و بگو اصلا با اون پیشنهاد زشتت نمیخوام دیگه ببینمت . پسری که دوست داشته باشه واسه بدست آوردنت تلاش میکنه.
سلام و ممنون از اینکه در نظرات شرکت کرده اید
ازدواج از طریق دوستی مشکلات زیادی برای افراد ایجاد کرده و می کند و علت اصلی مخالفت ما با این مسئله همین هاست. دین چیزی فراتر از این نگفته و فقط همین ها را در قالبی دیگر بیان کرده. دین کتابی است که شیوه زندگی را به ما می آموزد و اگر کمی قدرت تحلیل داشته باشیم خواهیم دید که عمل کردن به آن تماما منجر به زندگی بهتر خواهد شد.
من ۱۹سالمه و یک سال هست که با دختری که کاملا از همه نظر برای من ایده آل بود اشنا شدم،روز به روز علاقمون به هم بیشتر شد بخاطر اینکه خیلیی خیلی سلایق،اخلاق،نظرات و حتی شباهت های ظاهری و چهره بهم داریم، و روز به روز مطمئن تر میشدیم که این همون هست که من میخوام و واقعا هم همین بوده و هست
ما برای هم خیلی احترام قاعلیم و خیلی جاها دوست داشتن رو ثابت کردیم و در این مدت هم من حتی فکر با کس دیگری بودن رو نداشتم و کاملا مطمئنم خلاصه جوری باهمیم که عشق بین ما شده الگو و زبانزد دوستامون،ما حتی همدیگرو به خونواده هامون هم معرفی کردیم(فقط مادر و برادر خواهر) و گفتیم که خیلی هم رو دوست داریم و قصد ازدواج داریم،حتی تصمیمات من برای ایندم خیلی تغییر کرده چون میخوام بهش برسم و شکی ندارم!و این عشق کاملا دوطرفه ست.
و اما سوالم: ما خیلی بهم نزدیک شدیم و باهم راحتیم،چون خیلی مطمئنیم ک باهم خواهیم بود و از نظر من همه ی دختر ها غیر از اون از چشمم افتاده از نظر اون هم همه ی پسرها و بنظرمون هیچکس مثل خودمون برای هم نمیشه، با این توضیحایی که دادم، ما بخاطر اطمینانی که بهم داریم تصمیم گرفتیم نیاز های جنسیمون هم برطرف کنیم و تاکید میکنم هیچکدوممون سابقه رابطه طولانی مدت و جنسی نداشتیم و بخاطر گذشت این زمان و شناخت کامل و داشتن اطمینان این تصمیم رو گرفتیم، چون ببینید این نیاز رو هیچ کاریش نمیشه کرد، از طرفی من اصلا شرایط ازدواج ندارم تازه میخوام وارد دانشگاه بشم و داشتن مدرک تحصیلی و کار و سرمایه و رسیدن زمان ازدواج شاید ۷-۸ سال بکشه
و خلاصه این شد که ما برای اینکه منحرف ب کسه دیگه نشیم و چون هم رو دوست داریم و زمان زیادی باهم خواهیم بود و بهم اطمینان داریم،نیاز های جنسی مون رو برطرف کنیم و البته نه از راه رابطه مستقیم و خطرناک(در حد کم و فقط رضایت…) از نظر شرعی هم کاری براش میکنیم..
نظر شما چیه با توجه به این که ما بهم مطمئنیم، و این نیاز جنسی داره اذیتمون میکنه و شنیدم چیزهایی که رابطه قبل ازدواج باعث ایجاد مشکلاتی میشه
اما با توجه به توضیحایی که دادم بیشتر راههای ایجاد مشکل بسته شده فقط از احساس سردی بعد رابطه میترسم ایا این درسته؟ اخه ما به هیچکسه دیگه فکر نمیکنیم و خیلی هم رو دوست داریم
سلام
سال جدید رو به شما تبریک عرض می کنم.
لطفا سوالاتون رو از طریق بخش ارسال سوال ارسال کنید تا در اولین فرصت پاسخگویی شود.
سلام
اینکه ایشون مستقیم تقاضا کرده یا نه فرقی در مسئله ایجاد نمی کنه. این رابطه اگه به همین شکل ادامه پیدا کنه دیر یا زود به رابطه جنسی کشیده خواهد شد، طوری که اصلا خودتون هم متوجه چنین مسئله ای نخواهید شد؛ مگر زمانی که آتش عشق فروکش کنه و تازه بفهمید که کجا هستید.
در مورد اینکه گفته هر چند وقت یک بار با هم صحبت کنیم، به نظرم دلیل خاصی برای این کار وجود نداره. وقتی ایشون نمی خواد با شما ازدواج کنه، چه دلیلی برای صحبت کردن وجود داره. این صحبت کردن فقط باعث میشه که عشق و علاقه شما به ایشون بیشتر بشه و نتونین فراموشش کنین و به ازدواج با فرد دیگه فکر کنین. لذا شما بهش بگید که من به این نتیجه رسیدم که اینجور دوستی نه تنها فایده ای نداره بلکه همش ضرره و حال و اینده آدمو خراب می کنه و برای همیشه ازش خداحافظی کنید. اگه ایشون یک درصد هم شما رو برای ازدواج بخواد، با این کار حتما حرفی خواهد زد یا اقدامی خواهد کرد و اگر هم شما رو برای دوستی بخواد که همون بهتر که بره.
در آینده هم اگه می خواین ضربه نخورین از این دوستی های دوری کنین و زندگی این دنیا و اون دنیاتون رو الکی خراب نکنین. شما می تونین ازدواج کنین و هم از این دنیا لذت ببرین و هم از اون دنیا. پس دلیلی نداره که از راه های غیر متعارف نیازهای خودمون رو رفع کنیم.
تشکر
سلام
این طبیعیه که رابطه دختر و پسر بعد از مدتی عادی میشه و طرفین به خصوص پسر دوست دارن رابطه های نزدکتر رو تجربه کنن و اگه این اتفاق نیفته رو به سردی می ره؛ به خصوص که ایشون رابطه های مختلف جنسی رو تجربه کرده و کاملا روشنه که اگه شما تن به چنین خواسته ای ندی، هم تلاشی رو میکنه که شما رو به این مسئله راضی کنه و اگه مقاومت شما بیشتر بشه، رابطه رو برای مدتی سرد میکنه تا از نهایت احساسات و عواطف شما برای برقراری رابطه جنسی استفاده کنه و اگه باز هم بیشتر مقاومت کنید و تن به خواسته های ندین، اینجا دیگه هدف و نیت اصلی خودش رو رو می کنه و معلوم میشه که قصدش از دوستی با شما ازدواجه یا نه؛ چون در این مرحله اگه قصدش واقعا دوستی و سوء استفاده جنسی باشه رابطه رو قطع میکنه و میره؛ اما اگه علاقش به اندازه ای باشه که شما رو برای خودتون بخواد، حتما رسما برای ازدواج با شما اقدام میکنه حتی اگه شرایطش رو نداشته باشه.
به این توضیحات به نظرم متوجه شده باشین که بهترین کار چیه؟ بهترین کار اینه که نه تنها شما تن به خواسته های جنسی ایشون ندین؛ بلکه رابطه رو از اینی هم که هست کمتر کنین و این روند رو ادامه بدین تا به مرحله قطع رابطه برسه. با این کار مشخص میشه که علاقه ایشون چقدره و شما رو برای چی می خواد. اگه نتونه دوری شما رو تحمل کنه به سمت شما خواهد آمد و اون موقع شما ایشون رو به سمت ازدواج سوق بده؛ یعنی بهش بگو من فکر میکنم دوستی ما از اول هم کار اشتباهی بود و نباید تا اینجا ادامه پیدا میکرد چون آینده مشخصی نداره. بعلاوه اینکه فقط کوله بار گناه خودمون رو سنگین می کنیم. لذا اگه شما قصد صرفا دوستیه من شرمندم چون دیگه نمی خوام این اشتباه رو ادامه بدم. اگه گفت نه قصد ازدواج دارم ولی بهم فرصت بده؛ بگو باشه مشکلی نیست من میتونم یه مدتی البته محدود مثلا چند ماه رو صبر کنم؛ ولی اینکه انتظار داشته باشی چند سال صبر کنم شدنی نیست؛ چون نه عاقلانه است و نه خونوادم می پذرین که مجبورم در مقابل رد کردن های الکی خواستگار جواب بدم. اگه گفت فعلا شرایطش رو ندارم بگو اقدام اولیه برای ازدواج شرایط خاصی نمی خواد. شما می تونی همین الان اقدام کنی که اصلا ببینیم ایا خونواده ها چنین ازدواج رو قبول می کنن یا نه. شاید اصلا خونواده تو یا خونواده من راضی نباشن که در این صورت ادامه دادن بی فایده خواهد بود.
این تنها راهیه که هم شما رو از آسیب های شدید رابطه نجات میده و هم ایشون رو به سمت ازدواج ترغیب می کنه؛ چون پسرها نسبت به دختری که نتونن به راحتی به دستش بیارن راغب ترن تا دختری که به راحتی تن به همه خواسته هاشون میده. حتی میتونم این رو به شما اطمینان بدم که اگه کار به رابطه های بیشتر کشیده بشه، احتمال ازدواج شما با ایشون به صفر میرسه؛ چون نه تنها دیگه انگیزه ای برای به دست آوردن شما نداره، بلکه اعتمادی هم به شما نخواهد داشت و پیش خودش میگه دختری که به من پا داده، هیچ ضمانتی نداره که بعدا بهم خیانت نکنه و …
البته همه اینها با این پیش فرضه که ایشون مناسب ازدواج با شما باشه؛ در حالی که با توجه به شرایط فعلی به نظرم ازدواج با چنین کسی از اساس کار درستی نیست. کسی که بارها با دخترها رابطه جنسی برقرار کرده و الان هم به راحتی به شما میگه اگه بهت دست بزنم باید تا تهش برم و … معلومه که قابل اطمینان نیست و قطعا اگه بعد از ازدواج هم شرایطی براش پیش بیاد که به یکی دست بزنه، تا تهش خواهد رفت!! لذا حتما به این مسئله دقت کنید و بی گدار به آب نزنید. به حرف هم نمیشه اطمینان کرد؛ چون همه پسرهایی که اینطورین معمولا این رو میگن که من بعد از ازدواج دیگه نمیرم سراغش و …؛ ولی تجربه میگه توبه گرگ مرگه. البته اینطور هم نیست که چنین افرادی به هیچ وجه قابل اصلاح نباشن. هستند؛ ولی به شرط اینکه خودشون به اشتباه بودن کارشون پی ببرن و واقعا توبه کنن که در فرد مذکور چنین نشانه هایی دیده نمیشه.
پیروز و سربلند
باسلام…مرسی از پاسخ کاملتون….طبق خواسته هر ۲مون جدا شدیم….اما اون میخواد هر از چندگاهی با هم صحبت کنیم…و گفت ما دیگه دوست دختر دوست پسر نیستیم…اما قرار نیست که دیگه دوست نباشیم…اگه پی ام دادن من ناراحتت میکنه بهم بگو ک هر چند وقت یه بارم دیگه حرف نزنیم….من پاسخی ندادم و گفتم باید فکر کنم…..نمیدونم واقعا چیکار کنم…چرا میخواد رابطه مثل ۲تا دوست ادامه پیدا کنه….کاملا گیج شدم….
با توجه به شرایط درسی و کاری و سربازی موقعیت بودن با کسی رو نداره….چون نمیتونه وقت بزاره….
لطفا بگین که من چیکار کنم….کدوم کار درسته؟؟اینکه مثل ۲تا دوست معمولی باشیم..؟یا کلا جدا؟
البته اینم بگم که اون یه کی از دلایل جداییش این بود که نمیخواست به من اسیب برسه….به گفته خودش حتی اگه توام بخوای من بهت دست نمیزنم….ینی کلا از من چیزی رو نخواست….اون حس خودم بود ک گفتم فکر میکنم بخاطر نداشتن رابطه نزدیکه که سرد شده…..شایدم بخاطر مشغله زیادش بود….
سلام
مایلم دلیل هاتون بر رد پاسخ داده شده و پیشنهادتون در مورد مشکل ایشون رو بدونم
من ۲۲ سالمه اوضاع مالی خوبی دارم وقافه خوبی هم دارم و برخورد اجتماعی بالایی هم دارم.
تا الان با دخترای زیادی بودم و رابطه داشتم
جدیدا دختری وارد زندگیم شده که واقعا میتونم بگم خاصه بین تمام دخترایی که باهاشون بودم خاصه
الان مدتی هست که با هم دوستیم و اون شدید وابسته من شده و من هم خیلی دوسش دارم
همیشه سعی میکنم با هدیه های مختلف خوشحالش کنم عشقمو تو رفتارم بهش نشون میدم
واقعا با همه کسایی که باهاشون بودم متفاوته
مادر اون میدونه با منه و خونواده من هم کامل در جریان دوستی ما هستن
ولی داستان اینجا خطم نمیشه
من دوست دارم با معشوقم رابطه داشته باشم ولی اون اصلا به این چیزا فکر نمیکنه و من هم اصلا نمیتونم بهش بیان کنم این موضوع رو
این داستان هم منو نثبت به اون سرد میکنه هم اون سردی منو میبینه و کلی ناراحته
از طرفی نمی خوام ازدستش بدم و از طرف دیگه رابطه خشک و خالی رو دوست ندارم
ترو خدا کمکم کنین☹
#feminist
جدا از هر دین و مذهبی، یه روانشناس حق نداره باو خودشو به بقیه تحمیل کنه،حق نداره که بیاد و در فقط در چارچوب ادیان به این موضوع نگاه کنه ،این وظیفه ی روانشناسه که ذهن مخاطبش رو آرام نگه داره نه این که با یک سری از افکار کهنه و قدیمی ذهن مخاطبش رو مریض کنه
ممنونم از این که مخالفت کردین?