سوال:
سلام
از طریق سایت همسریابی با پسری که میگوید قصدش ازدواج است آشنا شدم. اما مشکلم این است که دروغ زیاد میگوید و اینکه زیادی با من راحت است و من این را دوست ندارم. اما ملاکهای دیگرش خوب است.
مشکل اصلیم این است که نمیتوانم به او اعتماد کنم. میگوید دوستم دارد اما میدانم همزمان با افراد دیگری هم دارد آشنا میشود. نمیدانم به آشناییم ادامه بدهم یا نه؟ خودش گفته بعد از یک ماه آشنایی اگر به درد هم بخوریم به خانوادم میگویم. او میگوید روش سنتی دیگر برداشته شده و چون عوامل جنسی یکی از مهمترین دلایل طلاقه باید بفهمم که از نظر جنسی با من مطابقت داری یا نه؟ کمکم کنید نمیخواهم به گناه آلوده شوم.
جواب:
سلام
دروغ گویی طرف مقابل از دو جنبه قابل بررسی است اول اینکه: گناه کبیره است و اگر بی توبه از دنیا برود در آن دنیا گرفتار عذاب شدید میشود که در این مورد – در صورتی که احتمال اثر میدهید- وظیفه شما است که به او تذکر بدهید و او را نهی از منکر کنید، جنبه دومش هم اثرگذاری دروغ گویی در زندگی است که سبب بی اعتمادی به فرد دروغ گو میشود و بی اعتمادی هم مثل خوره زندگی را میخورد و پایههای خود را سست میکند؛ چون وقتی انسان احتمال بدهد ممکن است تمام حرفهای همسرش دروغ باشد، نمیتواند به او اعتماد کند و در نتیجه احتمال میدهد که همسرش کارهای نادرستی انجام بدهد و او بخاطر دروغ گوییش متوجه نشود و آینده زندگیش تیره و تار شود.
بنابر این در این زمینه باید با او صحبت کنید که اگر هم دروغ گویی را ترک نمیکند طوری نباشد که اصلا نشود به حرفهایش اعتماد کرد.
در مورد اینکه گفتید با شما زیادی راحت است اگر منظورتان این است که مسائل عاطفی و جنسی را قاطی صحبتها میکند، لازم است شما به او بگوئید: شناخت به معنی دانستن افکار و اخلاق و رفتار و علایق و سلایق طرف مقابل است، که ورود مسائل احساسی و تحریک کننده، شناخت انسان را تحت الشعاع قرار میدهد و سبب میشود ادم نتواند شناخت خوبی از طرفش پیدا کند؛ چون اولا : حواس ادم را پرت میکند و به حاشیه میرود و دیگر به مسائل مربوط به شناخت طرفش نمیپردازد و ثانیا: ممکن است دلبستگی و دل مشغولی ایجاد کند که موجب شود عیوب طرفش را نبیند لذا باید از ورود این گونه مسائل به صحبتها و ارتباطات طرفینی جلوگیری کنید و اگر به این مسائل وارد شد جوابش را ندهید و یا موقتا رابطه را قطع کنید تا دیگر این کار را تکرار نکند.
اینکه میگوئید با دیگران در حال اشنایی است، اگر اشنایی او با همه آنها برای ازدواج و انتخاب همسر باشد نه برای لذت طلبی و سوء استفاده و حد و حدود شرعی را هم در ارتباط رعایت کند، اشکال ندارد. بنابر این صرف اشنایی با دیگران دلیل بدیش نیست که لازم باشد رابطه را قطع کنید.
در مورد اینکه میگوید بعد یک ماه از اشنایی به خانواده میگوید در صورتی که راضی نمیشود زودتر اقدام کند شما ادامه بدهید اما دو نکته را مراعات کنید اول اینکه: مطالبی که رد و بدل میکنید فقط در مورد شناخت طرفینی باشد و از ورود هرگونه احساسات جلوگیری کنید و ثانیا: متوجه دلتان باشید که در روند شناخت تا قبل اطلاع خانوادهها، دلتان به هیچ وجه وابسته نشود؛ چون اگر دلبسته شوید، وقت جدایی برایتان مشکل ساز میشود.
در مورد اینکه میگوید میخواهم بدانم از نظر جنسی با من مطابقت داری تا زندگیمان منجر به طلاق نشود، عرض میکنم عمده مشکلات جنسی که سبب خراب شدن زندگی میشود، به مردها برمی گردد نه زنان؛ بخاطر اینکه یا مشکل از این است که مرد بخاطر خود ارضایی زیادی که کرده ناتوانی جنسی دارد و نمیتواند زنش را ارضا کند و در نتیجه رابطه زناشویی خراب میشود و نارضایتی طرفینی به وجود میآید و بخاطر اینکه روشان نمیشود بگویند ما از نظر جنسی مشکل داریم این مساله را به عنوان عدم تفاهم عنوان میکنند.
مشکل دیگری که ممکن است مرد را از نظر جنسی زده کند این است که مرد از نظر دیداری تنوع طلب شده باشد و قیافه و بدن زنش را با زنانی که دیده مقایسه کند و از او زده شود.
چاره این دو مشکل صحبت با دختر در زمینه مسائل جنسی نیست؛ بلکه چارهاش این است که اگر مرد زود انزالی دارد خودش را درمان کند و بعد ازدواج کنند یا اینکه ازدواج کنند و بعد اگر مرد متوجه شد که مشکل دارد، برای درمان خودش اقدام کند.
چاره تنوع طلبی دیداری هم این است که مرد تصمیم بگیرد زنش را با دیگری مقایسه نکند و بعد از ازدواج هم چشمانش را از هرگونه نگاه حرام بپوشاند تا نسبت به همسرش دلزده نشود.
البته پسند ظاهر زن، حق مرد است؛ یعنی مرد حق دارد که ظاهر و اندام زن را حتی بدون حجاب ببیند، البته با شرایطش که یکیش این است که احتمال بدهد به شناختش اضافه شود و در تصمیم گیری کمکش کند؛ چون اگر این کار را نکند ممکن است بعد از ازدواج که ظاهر و اندام زنش را میبیند از او زده شود. پس این مقدار دیدن هم شرعا و هم عقلا اشکال ندارد؛ چون دلزدگی مرد از ظاهر زن ممکن است سبب تلخی زندگی آنها شود.
بنابراین شما این موارد را به او تذکر بدهید تا متوجه شود اینکه میگوید عدم تطابق جنسی سبب بسیاری از طلاقها است، بیشتر از زن به مرد برمی گردد؛ یعنی معمولا مردها هستند که بخاطر مشکل دار بودن از نظر جنسی یا چشمی تطابق با همسر را از دست میدهند؛ وگرنه زنان معمولا از این جهت مشکل ندارند و به راحتی تطابق لازمه را با همسر پیدا میکنند.
شاید ایشان بگوید که ممکن است تو سرد مزاج باشی و اگر این طور باشد من تحمل زندگی با زن سرد مزاج را ندارم، شما در جواب میتوانید بگوئید سرد مزاجی دو نوع است: ذاتی و عارضی. اگر دختری ذاتا سرد مزاج باشد، اصلا تمایل به رابطه زناشویی با همسر ندارد و من این طور نیستم. البته ممکن است زنی بعد از ازدواج به صورت عارضی سرد مزاج شود؛ ولی او هم به نحوه برخورد شوهرش برمی گردد؛ یعنی اگر همسرش در ارتباط جنسی مثلا زود انزال باشد و نتواند او را ارضا کند و به ارگاسم برساند و زن بخاطر اینکه لذتی از زناشویی نمیبرود ممکن است تدریجا سرد مزاج شود و برای بار بعد تمایل چندانی به عمل جنسی نشان ندهد و یا اگر هم تمایل نشان میدهد چندان فعال و لذت بخش عمل نکند که این هم تقصیر شوهرش است و اگر مشکلش را رفع کند، سرد مزاجی زن برطرف میشود.
نتیجه اینکه صحبت کردن در زمینه امور جنسی و تطابق بدنی زن و مرد قبل از ازدواج لازم نیست و فقط مقداری که درست است و شرعا هم اشکال ندارد این است که مرد میتواند ظاهر و اندام زن را بدون حجاب مشاهده کند.
موفق باشید
وقتی که خیلی بچه بوده
الانم که ازدواج کرده مرتب درخواست داره
اگه نه بگی به زور انجام میده
دیگه حالم ازش بهم میخوره
فقط نیاز جنسی حیوانیش رو میبینه
من خسته شدم ،میخوام طرف دوستم داشته باشه برای خودم نه برای نیاز جنسیش
خیلی باهاش صحبت کردم
سعی کردم یکم بادین آشناش کنم تا شاید بخواد تغییر کنه
اما بد میگه به دین
یه بارم بهم گفت بیا پیشم بشین تا تو گوشیم فیلم تجاوز زن عربستانی رو بهت نشون بدم من داشت حالم بهم میخورد بهش گفتم بی غیرت
اونم قهر کرد رفت خونشون به والدنش گفته بود بیرونم کرده
کلی بد بیرا نثار من شد
الان عقدم در استانه طلاقم
بعضی وقتا عذاب وجدان میگیرم یه صدایی بهم میگه شاید کم کم سیراب بشه درست شه
اما میگم نه این صدای شیطونه من نمیتونم تحمل کنم این رفتارش رو بعدم برای تغییر باید خودش بخواد
مخوصا اینکه میگه من تا دوسااال باید عقدم باشی ،
اهل نماز ،روز ،هم نیس دروغم که میگه
نمیشه بهش اعتماد کرد
اعتماد دوباره ،اشتباه محضه
نظر شما چیه در این رابطه.؟