سوال:

با سلام و خسته نباشید

من با همسرم نزدیک به سه سال ازدواج کردیم.و نزدیک ۱٫۵ سال است که زیر یک سقف در  بندرعباس زندگی میکنیم و خانواده ما در شهر تبریز زندگی می کنند.قرار بود همسرم هفته پیش به بندرعباس بیاید و من نیز بلیط پرواز خریدم.ولی بدلیل مخالفت والدین اش اجازه آمدن به بندرعباس را ندادند و به من نیز گفتن شرط آمدن دختر ما این است که انتقالی بگیری و بعدا با  دختر ما زندگی مشترک داشته باشی در غیر اینصورت غیر ممکن است. و من نیز اعلام کردم تا ۵ سال آینده امکان آمدنش نیست.در حال حاضر نیز همسرم نیز این شرط را گذاشته و من بلا تکلیف مانده ام.حتی به همسرم گفتم ما که با هم خوب بودیم چرا این کار رو میکنید.خواهشمند است مرا راهنمایی کنید

پاسخ:

سلام

شرایط شما نیاز به بررسی بیشتری دارد تا بشود راهکاری ارائه داد که با مشکل موااجه نشود. لذا پیشنهاد من این است که حتماحضورا به یک مشاور مورد اعتماد مراجعه کنید. اما به طور کلی باید عرض کنم در چنین شرایطی که امکان انتقالی برای شما نیست بهترین راه این است که مسئله را از طریق همسرت حل کنی نه خانواده اش چون از نوع برخورد آن ها بر می آید که منطقی نیستند و لذا هر چه به آنها بگویی قبول نمیکنند ولی میتوانی با همسرت صحبت کنی و به اون بگویی تو شرایط من را میدانی و میدانی که من در حال حاضر نیتوانم انتقالی بگیرم چون اگر میشد که سرم درد نمیکرد این همه راه از خانواده خودم و همسرم فاصله بگیرم. الان هم من به هیچ وجه حاضر نیستم تو را از دست بدهم. میدانم دوری از خانواده و زندگی در یک شهر غریب سخت است اما این سختی برای من هم هست. من تمام این سختی ها را به خاطر این به جان خریدم که بتوانم برای تو و فرزندان آیندیمان زندگی خوب و راحتی فراهم کنم ولی تو فقط خودت و احساسات خودت را ملاک قرار میدهی و هیچ توجهی به جوانب دیگر قضیه نداری. بهش بگید اگه واقعا نمیتوانی این دوری را تحمل کنی فقط یه راه داریم و آن اینکه این مدت را از هم دور بمانیم. برای من که خیلی سخت است تو را نمیدانم!!

با توجه به اینکه مدتی زیر یه سقف بودین قاعدتا همسر شما وابستگی زیادی به شما خواهد داشت و نمیتواند این دوری را تحمل کند و مسلما بعد از مدتی راضی میشود که برگردد. اگر هم برنگشت تنها راه پیش روی شما همین است که این مدت را مانند دوران عقد از هم دور بمانید.

پیروز و سربلند